از وقتي اومدم تو اين دانشگاه افسردگي شديد گرفتم اونم از دست كارمندان بي لياقت و رياست بي سواد كه سوادش در حد يك معلم پرورشي دبستان است و برخي از استادان كه تو هيچ دانشگاهي قبولشون نكردن به ناچار از ولايت خود 1000 كيلومتر درو شده تا بالاخره تو كنگان پذيرفته شدند و از همه مهمتر دانشجو يان بي لياقت بي سواد بي عرضه و هزاران بي ديگر كه اوماهم تو هيچ دانشگاهي پذيرفته نشده اند ولي در دانشگاه آزاد كنگان ...